محل تبلیغات شما

تصور کنید که برای انجام تستی آزمایشگاهی یا یک تصویربرداری تشخیصی پزشکی، مثلا انجام ام آر آی، وارد بیمارستانی می شوید که تا به حال آنجا نرفته اید و آن مکان را دقیقا نمی شناسید. برای انجام این تست تشحیصی یک نوبت دارید و الان وقت کمی برای رسیدن به محل مخصوص باقی مانده است. همین که از اطلاعات بیمارستان، آدرس محل آزمایشگاه یا بخش ام آر آی را سوال می کنید، بجای آدرس شنیدن و سعی در حفظ آن آدرس در مکانی که نمی شناسید، شخصی از همان محل اطلاعات در درب ورودی بیمارستان؛ شما را همراهی می کند و از هزار توی سالنها و راهروها و طبقات بیمارستان می گذراند و شما را تا به خود درب واحد مربوطه نرساند، رها نمی کند. بعد از رساندن شما به مقصد، مجددا برای راهنمایی بیمار بعدی به محل اطلاعات مراجعه می کند. این کار که با صرفه جویی وقت شما، صرفه جویی وقت واحد مربوطه، صرفه جویی در وقت بیمار بعدی و همینطور زنجیر وار دور مداومی از زنجیره ی افراد و سازمان را در بر می گیرد و آرامش ذهن و آسایش فکر همگان را به همراه دارد، کاری نیست که وی به حاطرش حقوق بگیرد! یک کار کاملا #رایگان و #داوطلبانه در جهت خدمت به بیماران و بیمارستان است و معمولا شخصی بازنشسته یا دانش آموزی در دوره ی تابستان دارد آن را انجام می دهد.

تصور کنید که از خانه خارج شده و در پیاده رو قدم میزنید، ناگهان همسایه ی واحد بغلی خود را در خیابان می بینید که با پوشیدن دستکش کار و دستگاه مخصوص چنگک مانند، و یک سطل زباله که در پایین آن چرخ کار گذاشته شده (مثل چمدانهای چرخ دار) در دو متری شما راه میرود و همانطور آشغالهای خرد و ریز کنار پیاده رو یا پارک کنار خیابان را با چنگک برداشته و در سطل می ریزد. می دانید که او بازنشسته ی دانشگاه هست و این کار او نیست. او در حال خدمت داوطلبانه به شهرداری منطقه ی ستش است و یک روز در هفته را به انجام این کار می پردازد. خیلی دقیق و از روی ساعت کار را شروع می کند و در آخر هم وسایل کارش را به شهرداری تحویل می دهد.

در #کانادا، از این نمونه های #کاری فراوان مشاهده می کنید. دانش آموز سیزده ساله در زمستانهای سرد و پربرف کانادا، به رایگان و به طور داوطلبانه، برف خانه های افراد پیر، بیمار و ناتوان که از نظر اقتصادی هم ضعیف هستند و نمیتوانند به خدمات برف روبی پول بدهند، را پارو می کند. در این کشور بر اساس قانون؛ 24 ساعت بعد از اتمام برف، برف روبی معابر جلوی هر خانه که جزو پیاده روی شهری محسوب میشود، اجباری است و عدم انجام این کار #جریمه های بالا را از طرف #شهرداری باعث میشود. اصلا گروهی از جوانان هستند که نامشان #فرشته های برف است و وظیفه شان شناسایی این افراد خدمت گیرنده و ثبت نام داوطلبان و تقسیم وظایف بین آنهاست.

در وبسایت حرفه ای لینکداین، پروفایل یکی از اساتید پاکستانی الاصل دانشکده ی پزشکی دانشگاه تورنتو را میخوانم. با افتخار نوشته است که کار #داوطلبانه به عنوان راهنمای موزه انجام میدهد! و  موزه ی آقاخان (موزه ای بزرگ و معروف در تورنتو که مرتبط با فرقه ی اسماعیلیه است) را در روزهای تعطیل به بازدید کنندگان آن نشان میدهد و به سوالان آنها پاسخ میدهد!

تصور کنید وقتی در دانشگاه میخواهند دانش آموزی دیپلمه از دبیرستان را پذیرش کنند، یا یک فارغ التحصیل دانشگاه را بعد از اتمام تحصیلاتش در محلی میخواهند استخدام کنند، یکی از معیارهای انتخابشان این باشد که این شخص چقدر برای #جامعه اش مفید بوده و چقدر دین خودش را به عنوان #شهروند به صورت انجام فعالیتهای عام المنفعه و داوطلبانه، به جامعه اش ادا کرده است؟ 

قطعا یکی از درخشانترین جنبه های فرهنگ کار #کانادایی، #فرهنگ کار داوطلبانه آن است که ما ایرانیها کم تر با آن آشنا هستیم و بعضی وقتها از بعضی هموطنان ایرانی در کانادا می شنوم که نه تنها چنین کاری را بر نمی تابند، بلکه متاسفانه به نوعی با نظر تحقیر به آن می نگرند (کار مفت و دیگر اصطلاحات نه چندان زیبا به آن می گویند!)
البته این روزها واقعا خوشحالم که علیرغم ناگواری #سیل، خبرهایی بسیار زیبا از کار داوطلبانه ی جمعی هموطنانم از سراسر ایران در یاری به هموطنان سیده شنیدم و بسیار مایه ی خوشحالی و امیدواری ام شد.

پی نوشت: هفته ی پیش در تقویم کانادا روزی به نام "روز داوطلبان" نام گذاری شده بود و به تجلیل از نقش موثر این افراد در جامعه می پرداخت. در همان سایت لینکداین دیدم که یکی از بیمارستانهای تورنتو از یکی از داوطلبان خدمت در این بیمارستان که خانمی 88 ساله بود، تجلیل کرده بودند و عکسش را هم منتشر کرده بودند. این خانم 88 ساله که شرلی تیلور نام دارد، به مدت 51 سال! داوطلبانه و بدون هیچ چشمداشت مالی، به بیمارستان سانی بروک تورنتو و بیمارانش خدمت رسانی کرده است!  در مصاحبه با او به همین مناسبت، شرلی گفته بود: "سانی بروک جایی خوب برای بودن و کار کردن است، چون همیشه اتفاقات خوبی در آن می افتد!" به همین سادگی، به همین زیبایی!

       

جنیفر، شارلوت و لوری! :) قسمت دوم: شارلوت

جنیفر، شارلوت و لوری! :)

امید در زمانه ی نامطمئن

کار ,ی ,انجام ,داوطلبانه ,یک ,  ,یکی از ,فرهنگ کار ,می کند ,این کار ,است و

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گروه بهداشت cuetocsotho تریبون آزاد فیلم فجری ها Fowl fan || fantasy books quepondgunsmus ارز دیجیتال exuchygel یا صاحب الزمان acinunad Hae Jinspired